اولین تکان محمد...
امروز ساعت ١٢ ظهر بود ، جلوی تلویزیون دراز کشیده بودم و کنترل تلویزیون روی شکمم بود.
یهو دیدم کنترل یه نکون خیلی کمی خورد ، اول احساس کردم به خاطر نفس کشیدن بالا پایین شده اما دیدم نه ،یه چیزی زیر پوستم تکون می خورد.مثل نبض زدن ولی با فاصله ٤ یا ٥ ثانیه
فهمیدم پسرم داره ابراز وجود می کنه
فورا زنگ زدم به بابا مصطفی ولی باز هم در دسترس نبود و منتظرم الان که می رسه به عنوان خبر اول امروز بهش بگم.
الان هم بابا مصطفی رفته خرید برای خونه کنه و بعد بیاد پیش ما
همین...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی