محمد طهمحمد طه، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره

بهشت زندگی

بدون عنوان

1392/5/9 20:37
نویسنده : مامان فاطمه
368 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره روزی که برای سونوگرافی وقت گرفته بودم فرا رسید.

راستش بابایی و من دوست داریم نی نی دختر باشی ولی بابایی میگه می دونم پسره

اما من خواب دیدم که مامان جون اود خونه عزیز، من اونجا بودم. گفت اومدم فاطمه رو ببینم گفتم اومدی منو ببینی گفت نه اومدم دخترت فاطمه رو ببینم. از این خواب یه کم مطمئن شدم که نی نیمون دختره

خلاصه بابایی از سر کار اومد و سریع راه افتادیم چراکه امشب شب 23ام قدره و زود سونوگرافی تعطیل میشه

دکتر سونو رو شروع کرد و گفت خوب معلوم نیست. حدس می زنم دختر باشه. گفت یه کم جابه جا شو

این کارو کردم و کمی سرفه کردم تا تغییر موضع و موقعیت بدی. خجالتدکتر گفت مطمئن شدم که دختره

بلافاصله قبل از پوشیدن لباس به بابایی که با شما دم در ایستاده بودند خبر دادم که نی نی دختره

بابایی باورش نمی شد.نیشخند

منو بابایی سر محمدطه دوست داشتیم بچه اولمون پسر و بچه دوممون دختر باشه و خدا این حاجت ما رو برآورده کرده انشاللهتعجب

خلاصه این خبرو به خاله فهیمه و مامان بزرگ و بابابزرگ هم دادیم و اونها هم به ما تبریک گفتند و شب به اتفاق به مصلای تهران رفتیم . انشالله خدا سرنوشت خوبی برای همه رقم بزند.لبخند

انشالله عاقبت بخیر بشید.بغل

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

ناهید
30 شهریور 92 14:38
سلام دوست خوبم. نمیدونی چقدر از شنیدن اومدن نی نی جدیدت خوشحال شدم.خیلی خیلی دلم برات تنگ شده،به قول آقا مصطفی بذار محمدطاها بره مدرسه میام می بینمت. دوست بی معرفتی هستم،خودم میدونم ،ببخشید دیگه کارای وزارت خونه زیاده نمیذاره به کارای خودم برسم.عزیزم امیدوارم که قدمش پر از خیروشادی باشه.هم به تو وهم به آقا مصطفی تبریک میگم.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهشت زندگی می باشد