محمد طهمحمد طه، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره

بهشت زندگی

تولد دو سالگی گل پسرمون

امروز ٢١ آبان سال ٩٢ هست دقیقا پارسال ساعت ٨:٤٥ صبح محمدطاهای من بدنیا اومد. خیلی لذت بخش بود برای همه اولین نوه از طرف مادری و پدری و اولین نتیجه هم بود. ماشالله خیلی ناز بودی گل مامان حالا انشالله تا کمتر از ٢ ماه دیگه یه خواهر کوچولو برات خدا می فرسته انشالله با هم دوستای خوبی باشید. این عکس ٢ ماهگی محمدطاهاست. امسال چون تولد محمدطاها شب تاسوعا بود تولدشو ٥ شنبه قبلش گرفتیم. عکس کیکشو بعدا از خاله فهیمه میگیرمو تو وبلاگتون میذازم.   ...
21 آبان 1392

آز شیر گرفتن پسری

از وقتی باردار شدم از طرفی میخوام از شیر بگیرمت از طرفی دلم نمیاد و چند بار هم تلاش کردم اما هر بار احساس کردم دچار بحران روحی و عاطفی شدی برای همین بی خیال شدم. اما متاسفانه نتوانستم امسال روزه بگیرم. چون هم باردار بودم و هم شیر می دادم.  تا اینکه ماهگرد 21ام محمدطه جون رسید یعنی 21 مرداد. روز 25 مرداد داشتم پسری رو شیر می دادم که دیدم شیرم خشکه خشک شده. به نظرم یکی دو روز باید از خشک شدنش می گذشت. اما خدا رو شکر کردم چون این جوری پسری کمتر اذیت میشه و  کم کم خودش به این درک می رسه که شیرش خشک شده ولی همچنان داره ادای شیر خوردن رو در میاره قربونت بشم پسر گلم بابایی تو این دو سالو خورده ای خیلی به من کمک داده و از تو مراق...
25 مرداد 1392

بدون عنوان

بالاخره روزی که برای سونوگرافی وقت گرفته بودم فرا رسید. راستش بابایی و من دوست داریم نی نی دختر باشی ولی بابایی میگه می دونم پسره اما من خواب دیدم که مامان جون اود خونه عزیز، من اونجا بودم. گفت اومدم فاطمه رو ببینم گفتم اومدی منو ببینی گفت نه اومدم دخترت فاطمه رو ببینم. از این خواب یه کم مطمئن شدم که نی نیمون دختره خلاصه بابایی از سر کار اومد و سریع راه افتادیم چراکه امشب شب 23ام قدره و زود سونوگرافی تعطیل میشه دکتر سونو رو شروع کرد و گفت خوب معلوم نیست. حدس می زنم دختر باشه. گفت یه کم جابه جا شو این کارو کردم و کمی سرفه کردم تا تغییر موضع و موقعیت بدی. دکتر گفت مطمئن شدم که دختره بلافاصله قبل از پوشیدن لباس به بابایی ...
9 مرداد 1392

اولین سونوگرافی نی نی دوم

امروز با بابا مصطفی ، مامانی و محمدطه جون رفتیم سونوگرافی دکتر گفت ١١ هفته و ٣ روزته و می تونم امروز سونوگرافی NT رو هم انجام بدم. خدا رو شکر مشکلی نداشتی و از تصاویر سونوگرافیت فیلم گرفتم تا بابایی و بقیه ببینند. بعد هم پیش دکتر فقیهی دکتر زنانی که تحت نظرش هستم رفتم و کلی از دیدن محمد طه جون خوشحال شد و ازت تعریف کرد که ماشالله چه بزرگ شدی و بعد هم سریع رفتیم آزمایشگاه گرگان تا آزمایش مربوط به سونوی NT رو بدم. مبلغ سونو 91000 تومان و آزمایش 64000 تومان شد. همگیمون خیلی خسته بودیم و روز پر کاری بود. اما پسرم خیلی پسر خوب و گلی بود و اذیت نکرد. مامان فدات شه اما خدا رو شکر که نی نی سلامته من میل به ترشی بیشتر دارم و اکثرا میگن...
29 خرداد 1392

یکسال و نیمگی

امروز 21 اردیبهشت ماهگرد 18 ام یا یکسال و نیمگی گل پسر ماست. خداییش پسر خیلی خوب و مهربونیه  مادر فدات شه امروز خدا به ما یه عیدی دادی که بعدا بهت میگم سورپرایز بشی این عکس شما بعد از مسافرته نوروزه که داشتم چمدان رو خالی می کردم ببین چه کوچولو بودی تو چمدان جا شدی ناز مامانی ...
21 ارديبهشت 1392

لبخند زیبای پسرمون

قربونت بشم مادر که می خندی راستی یه چیز بگم ... اگه بابایی برات کمتر می نویسه برای اینه که این کارو به من سپرده و وقتی خونست بیشتر برای شما وقت میذاره و با شما بازی می کنه و می خوابوندت و آرومت می کنه خلاصه خیلی بابای خوبی داری قدرشو انشالله بدونی ...
18 آذر 1390

بزرگ شدن محمدطه

مامانی اولش که به دنیا اومدی ٣ کیلو و ٧٠ گرم بودی لباسات بزرگ بودن و دوباره رفتیم براتون لباس خریدیم اما الان کم کم داره لباسات اندازه میشه از اینجا می فهمیم چقدر پسرمون بزرگ شده الان نزدیک ٣٨٠٠ گرم شدی مامانی ...
14 آذر 1390

اومدن خاله اعظم از حج واجب و تبرکی محمدطه جون

خاله اینا پنج شنبه قبل از مکه اومدند و متاسفانه ما به خاطر نی نی و سردی هوا نتونستیم خدمتشون برسیم. امشب قراره خاله اعظم و آقا رضا به خونه ما اومدن. مامانو بابا و خاله فهیمه هم اینجان. مامان زحمت غذا رو کشید...سوپ و مرغ برای شام درست کرده بود،خیلی عالی و خوشمزه شده بود. خاله اعظم برای پسرمون سه تا سرهم خوشگل و یک کلاه از مکه آورده بودن، دستشون درد نکنه پسرم یه کم دیگه بزرگ بشی اندازت میشه مامانی     ...
10 آذر 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهشت زندگی می باشد