آز شیر گرفتن پسری
از وقتی باردار شدم از طرفی میخوام از شیر بگیرمت از طرفی دلم نمیاد و چند بار هم تلاش کردم اما هر بار احساس کردم دچار بحران روحی و عاطفی شدی برای همین بی خیال شدم. اما متاسفانه نتوانستم امسال روزه بگیرم. چون هم باردار بودم و هم شیر می دادم.
تا اینکه ماهگرد 21ام محمدطه جون رسید یعنی 21 مرداد.
روز 25 مرداد داشتم پسری رو شیر می دادم که دیدم شیرم خشکه خشک شده. به نظرم یکی دو روز باید از خشک شدنش می گذشت.
اما خدا رو شکر کردم چون این جوری پسری کمتر اذیت میشه و کم کم خودش به این درک می رسه که شیرش خشک شده ولی همچنان داره ادای شیر خوردن رو در میاره
قربونت بشم پسر گلم
بابایی تو این دو سالو خورده ای خیلی به من کمک داده و از تو مراقبت کرده
وقتی گریه می کنی یا ناراحتی به بابایی هم میگی مامان. اندازه یه مامان برات زحمت کشیده امیدوارم قدر بابایی رو بدونی
حتی شب های امتحانش، منو شما رو به درسش ترجیح داده. حتی ترم اول رو به خاطر منوشما مرخصی گرفت و حذف ترم کرد.
انشالله خدا تو درساش و کاراش کمکش می کنه.